-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1391 15:59
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA چشم هایم را می بندم تکیه میزنم بر دیوار و خیالت راه پیدا میکند همچون چتری از اقاقیای بنفش خیال انگیز و رویایی و می برد مرا با پاهای برهنه تا کودکیم و مشامم پر می شود از عشق از کودکیم تا همین امروز که تو همچون ستاره ای درخشیدی بر اسمان زندگیم و ماه شدی بر مهتابی جوانیم ن . ز
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1391 04:35
دست های تو مرا به خدا می رساند و دست های من مرا به تو پله بله پر می شوم از خودم از تنم ساغری میشوم به دستت نگاهت را بر تنم بریز و بنوش نیلوفر
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1391 04:31
معبودم وقتی خود را در وجود تو حل شده میبینم خود را می بازم احساس سنگینی و نفوذ عشقت بر قلبم چیره می گردد وقتی در اغوش توام اشک هایم بی محابا فرو میچکند نمیدانم از خوشحالی و سرمستی یا از فکر دوری و فراق دوباره است نیلوفر
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 10 فروردینماه سال 1391 02:22
دریا دریا مهربانیت را میخواهم نه برای دستهایم نه برای موهایم نه برای تنم برای درختها تا بهار بیاید.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 4 فروردینماه سال 1391 12:38
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA بهار باز آمده عطر بنفشه در دشت پیچیده و دستانش را دور گردنم انداخته بیا بیا از نو بسازیم سالهای از دست رفته را زمین مال من اسمان مال تو ستاره هارا برایت میچینم تو برایم رودخانه را نقاشی کن ماهی دلم را در ان شناور میکنم تو ماه من شو ابریشم نقره ای مهتاب را بتاب من کلاف سبز...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 1 فروردینماه سال 1391 10:21
بهار امد گل اورد سنبل و سبزه زیبایی در دشت وسعت گرفت عشق فراتر رفت و اتش در دامن گرفت سال نو مبارک نیلوفر زاهدی
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 1 فروردینماه سال 1391 10:13
یک سال دیگر گذشت همه جا سبز شده سبزه ها سبزتر شقایق با غرور سر از خاک برکشیده لاله دل خون تر از سالهای قبل درخت عشقم پر بارتر ریشه در وجودم دوانده دستانم را رها نکن
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 08:13
اغاز میکنم صبحم را بدون سلام بدون کلام با تمام خاطرات بدون تو و بدون سلام تو با خاطراتی که در اینه صادقانه دروغ را فریاد میزند
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 16 اسفندماه سال 1390 00:06
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA باد می پیچد و عبور می کند از لابلای موهایم در این صبحدم به یاد انگشتانت که می پیچید به دور حلقه های طلایی ان تا برسد بر احساس اوارگی دستانم بیدار میشوم با نور طلایی خورشید در بستر سرد زمستان که تنها و بی کس رهایم کردی در دستان کوچه های بی عبور سرما نیلوفر
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1390 13:20
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA قمری خسته اخرین ذرات زرین خورشید در پنجره همسایه میلرزد و قمری خسته بر روی انتن یخ بسته این پا و ان پا میکند برود یا بماند هوای سرد و پف دادن پرها پرواز در غروب رسیدن به مقصد است یا ماندن همه چیز خواهد بود؟ گشنه و بی دانه سر بر بال فرو کردن و یا پرواز صدایت میزند با اخرین ته...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 بهمنماه سال 1390 02:00
ساعت را ببین تیک تاک کنان هیاهو راه میاندازد این ثانیه هارا خود تدبیر بیاندیش و خوب میدانی که لحظه لحظه های زندگیم را چگونه جاودان کنی بگذار به تیک تاکشان برسند بگذار سر بربالین هم نهند بگذار بر بستر هم بخوابند تا من اینجا تا ابد تنها نمانم با بودنت اینجاست که زمان بوسه میزند بر دامان من نیلوفر
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 01:03
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA حالا من اینجا و تو هم اینجا بیا دستانم را در دستانت بگیر و از هیاهوی زندگی عبورم بده بگذار دراغوشت ارام بگیرم و بوسه ای ارام بخش تر از هر مسکنی را برلبهایم بنشان بیا تا نفسهای اخرین ساعات امروز را در هوای تو پرواز دهم nilofar
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 25 بهمنماه سال 1390 15:04
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA تو همان حادثه عشقی که مرا ازپیله تنهایی اسف بارم نجات دادی چشمان خمارم را به تو میدوزم چلچراغ نگاهت را به من بدوز من محتاج یک نگاه توام مرا در اغوش بگیر زمستان پایان میگیرد و من هنوز اماده سرما نیستم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 17 بهمنماه سال 1390 12:08
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA وقتی به دیدنت بیایم با پاهای برهنه موهای طلایی ام را خواهم تراشید به دور کعبه وجودت طواف خواهم زد و از ترس بر خود خواهم لرزید که بهشت و یا جهنم کدام را برایم رقم خواهی زد ؟ و به خداییت سوگند خواهم خورد که هر چه برایم مقدر کنی پذیرا باشم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 بهمنماه سال 1390 22:54
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA یکریز میبارد دلش چقدر گرفته امروز ....... من صبور تر از اسمانم تا دلش میگیرد رسوایی به پا میکند و اما من هر چقدر هم که دلم خون ببارد اسمان چشمانم نمی بارد تا رسوای خاص و عام شوم ازدست این دل عاشق
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 8 بهمنماه سال 1390 14:55
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA تمام امروز با من بودی در رگهایم جاری با اندیشدن به تو به باورهایم می رسم و تو چرا برای رفتن مقدمه چینی میکنی؟ ..................... جای خالی نگاهت را یک دسته گل بنفشه می کارم و در قلبم صدای هر روزه اش را خواهم شنید که چقدر دردناک گریه میکند ( نیلوفر زاهدی )
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 21 دیماه سال 1390 16:18
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA بیا با سرانگشتانت نرم و اهسته اشکهای شوق را ازروی گونه هایم برچین ومرا به اوج خواستن هایم ببر سرود فرشتگان را برایم میسراید دستهای نوازشگرت اغوش گرم تو وسوسه بوسه را دردلم میاندازد
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 14 دیماه سال 1390 01:42
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA غزل غزل ترانه ماه و ستاره دارم تنها توی دل خود عشق و فسانه دارم در راه تو چه گویم نبودنت بهانه اس در غزل امروز راه تو راهمیشه ادامه دارم بغل بغل گل سرخ هدیه برای تو دارم تمام بهانه های عالم را از دوری تو دارم روز و شبم یکی شد از بیخبری عشقم برای بوسیدن روی تو دلیل عاشقانه دارم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 دیماه سال 1390 02:01
وقتی می بینمت از سر شوق اشکم سرازیر می شود چه شیرین است و در فرا قت چه شور می گریم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 17:15
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA باران می بارد و دلم از هوای تو پراز ملال تنها نشسته ام و از پشت این دیوارها صدای باران را بگوش می گیرم و اشک هایم صورتم را گلوله باران می کنند احساس م رقیق تر از این سیلاب است که درجوی روان شده تا دلخوشی چند لحظه باید تامل کرد پیشانیم از سرمای شیشه یخ می کند و گونه ام داغ زن...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 دیماه سال 1390 14:01
مرغ دلم را از قفس تن ازاد کن انتظار نبودنت راهی دشوار را پیمودن و به سرابی رسیدن است تا بودنت صبور نیستم و چشم دوخته ام به زمان به امدنت
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 آذرماه سال 1390 17:37
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA برای تو توهر شب برایم قصه ای ساز کردی تا که دلم را از عشق سرشار کردی هر چه بیشتر به دنبالت دویدم به ناگه فکر رفتن اغاز کردی همین را بارها باز تکرار کردی که رد پایت را ز قلبم پاک کردی نیلوفر-اذر90
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 آذرماه سال 1390 03:01
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA من با تمام بهانه های دنیا عاشق م برای اینکه بمانم و زندگی کنم عشق می ورزم به تو به سایه به افتاب برای اینکه هر روز بتوانم با عشق تو گرمی خورشید را برروی پوست صورتم احساس کنم و شب های مهتابی وقتی باد ابرها را به طرف شهر تو میراند بر اسب خیالم سوارشوم و بتازم این...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 24 آذرماه سال 1390 13:53
تازمانیکه دلم به نگاهت دل بسته نتوانم که بگشایم زنجیری که بپایم بسته دل من زنجیری عشق نبود چه کنم وابسته شده این دل همیشه خسته نیلوفر 24اذر 90
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 آذرماه سال 1390 12:27
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA وقتی شمع هارا خاموش میکنم در تاریکی شب به تو میاندیشم به شبهای تنهایی به نبودن هایت و هیچ نگران این نیستم که شاید دوباره تو را نخواهم دید و هر روز را با امید این سرمیکنم که شاید روزی از راه برسد که در ان روز خورشید با بودن تو طلوع کند شمع ها را که خاموش میکنم در پس پلک های...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1390 01:36
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA بی پناهان را به لب مرزهایشان می رانند و رهایشان می کنند وقتی در اسارت قفس نشسته ام صدایی از گلویم برنمیاید حتی برای نالیدن گوشواره های گیلاسم از سرما یخ زده و حلقه عشق از دستم گم شده !! به مرز جنون راندی مرا تنها و سردر گم ( نیلوفر زاهدی اذر 90)
-
موج خیال
شنبه 5 آذرماه سال 1390 19:47
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA دریا می برد خیال من موج می شکند صدای من زمان من کی میرسد ز ره که جان دهم به راه تو می برد لحظه لحظه خیال من نفس نفس هوای تو باد میبرد وزان زمن شوق مرا به کوی دوست چشم به غمزه _نگاه تو هر دم میزند یه ساز چشم دلم سپرده دل بر نگه دریاگون تو در کویر ذهن من شن های خیال تو برده شده...
-
صبح زندگی
چهارشنبه 2 آذرماه سال 1390 02:29
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA صبح بخیر طلوع دوباره زندگی درود بر نگاهت که با چشمانم وقتی تلاقی میکند برق نگاهت قلبم را به هیجان زندگی وا میدارد
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 آبانماه سال 1390 02:09
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA من این جایم با چراغی روشن و افروخته بر راهت که بنمایی رخ من اینجا بس تنها یم شبم تاریک و ره گم کرده ام میان جنگل ادم و اهن بسی تنها میان جمع همچون شمعی نیمه و خاموش این جا تنهایم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 آبانماه سال 1390 00:47
من مثل یک پر در برابر بادم ازاد و رها نرم و اهسته می رقصم و می رقصم و جشن میگیرم این ازادیم را و با پیراهن عشق گرم می شوم دور از اغوش تو نیلوفر 5 ابان 90