ایام هفته بدون تو
از پس اندوه و پرده ای ازاشک برچشمانم رنگین کمانی می سازم
ازتمامی ایام پیش رو و ان روزهایی که رفته اند و به خاطرات پیوستند
شنبه هامی گویم ای کاش فقط یک لحظه صدایش را می شنیدم
و تا شب با رویاهایش می بافتم خیال هایی خام
می بافتم قالیچه ای تا سوارش شوم و خود را به تو برسانم .
یک شنبه این روز فرد است و قبول نیست هر چه با انگشتانم
می شمارمش ... کم می اورد
دوشنبه ها روز من است
روز زایش من خورشید داغ بود و من عجله برای امدن داشتم برای همین است
دل شوره زمین مال من است
سه شنبه ها روزهای عاشقانه من و تو
روزهای استثنایی برای اینکه زیاد وقتمان تلف نشود و از ایام کام بگیریم
نگویم بیهوده از عاشقانه هایم و قرارمان این بود
این روز مرا مفتون خود می کند روزهای روشن و زیبا
روزهای شاد و بهترین ر وز های خاطره ساز..خاطراتی زیبا و ناگفتنی
برای مزه مزه کردن یک ماه ها از میوه ترش و شیرین عشق ....
چهارشنبه ها احساس تنبیلی و بی حوصلگی شمارش ساعت ها
پایانی بی حاصل از نبودن هایت
دلشوره ها وفکرهای هراسناک
پنج شنبه ها روزهای فراغت بی خیالی و انتظار
بی خیال شدن از نیامدن هایت و بیهوده گذران روزگار
جمعه هاروزهای بی نظمی افکار روز های مرور خاطرات زیباگذشته
روز بی حوصلگی ها و بی حاصل بودن روزهای پایان ناپذیر ..
این روزمیخواهد تمام شود . خورشید برود و دیگر تاریک شود اما
هی کش می اید این روز جمعه هی این پا و ان پا میکند برای نرفتن
هزاران بار در اینه نگاه می کنم پرده را کنار می زنم و به هر صدایی که
می اید دلهره می گیرم
امروز هم تمام شد امروز هم ارزومند و تنها ماندم
هم مانند تمام ایام هفته و تو دروغ می گفتی که باز خواهی گشت
نیلوفر 20.7.92