بیااااااا
اغوش بگشا
در را باز کن
در قاب پنجره ماه را غافلگیر کن
و ستاره ای برایم بیاور
تا گل بوسه را از کنار لبهایت بچینم
نیلوفر زاهدی
شب خاموش و بی صدا
اوارگی اون چشات
شب بی هم زبانی و گنگ
تاریک و سردو سردر گم
شب مرگ هم اغوشی
چراغ خاموش فراموشی
شب پر پر شدن لاله
سوختن بال پروانه
تو بی خبر از تنهایی و دردی
من اینجا در سکوت
در سایه مینشینم در انتظار هراس
و در چشمان منتظرم
میبینی که چقدر دل تنگم