نیلـــــوفرصحـــــــــــــــــرا
نیلـــــوفرصحـــــــــــــــــرا

نیلـــــوفرصحـــــــــــــــــرا

تو دستهایم را بگیر

و عبور بده از خویشتن خویش..

مرا به ستاره ها ببر و به ماه دعوت کن..

من از اقاقیای بنفش تاج گلی میسازم

تو میشوی مرد رویاهای من

تا به گردنت بیاویزم

دستهای پر از محبت خویش را ...

نظرات 4 + ارسال نظر
رهگذر چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:03 ب.ظ

مگر هنوز مرد رویاهاتو پیدا نکردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//

mythink پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:55 ب.ظ

نگذار دیگران نام تو را بدانند همین‎ زلال بیکران چشمانت برای پچ پچ هزارساله آنان کافیست "شاملو"

نیما چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:43 ب.ظ

درجواب رهگذر(نه هنوزمردی که لیاقت این دوست عزیزمنو داشته باشه پیدانشده براستی که بایدلایق چنین عزیزی هم باشه شعرت رابسیارعالی سروده ای

با درود بیپایان بر دوست عزیزم سپاس گزارم ازتو

رهگذر جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:17 ب.ظ

خوش به حالت
شعرهات خیلی پرمعنا و مفهوم شده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد