نیلـــــوفرصحـــــــــــــــــرا
نیلـــــوفرصحـــــــــــــــــرا

نیلـــــوفرصحـــــــــــــــــرا

  دوستش بدار سخت دراغوشش بگیر

  چراغ ها را روشن بگذار

  اسمان را برایش ستاره باران کن

  گلها  از سرور جشنتان در باد میرقصند

  از تاریکی شمع ها بر خود می لرزند

  در خلوت خویش سخت گریه کن

  عشق را به خانه دوست به تعارف بردی

  و من اینجا بادیه نشین

  تنهایی بی بار خویشم

  دوستش بدار

  سخت دراغوشش بگیر

  عشق بی رنج و بی ریشه را 

 

                            (نیلوفر-مهرماه ۹۰)

نظرات 7 + ارسال نظر
امید چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:01 ق.ظ http://garmak.blogsky.com/

عشق نیاز به اغوش دارد برای زنده ماندن


قشنگ بود و زیبا
درود

ق چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:21 ق.ظ

با اندکی صداقت و شهامت
فرصتها نمیسوخت
تنهایم بیشتر از همیشه خواهد بود
بازیها سرگرم کننده نیستند
اگر بازنده باشی
باختم اما نه به او تنها به حماقتم

مسافر چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:47 ق.ظ http://doncorleone.blogsky.com

همیشه ما آرزو داریم طرف مقابل ما رو شامل این نعمت بکنه
در صورتی که او هم مثل ما انتظار دارد اولین قدم را طرف مقابل بردارد
اگر تونستیم بی دریغ و بدون ریا
این لطف هائی که تو شعر زیباتون گفتید تقدیم طرف مقابل بکنیم
باید بگم که طرف مقابل باید شکر گذار باشه و کوچکترین کاری که میتونه بکنه این هست که با آغوش باز از این همه نعمت استقبال کنه و عکس العمل مناسب رو بجا بیاره و اون چیزی نیست به جز ابراز عشق متقابل و برداشتن قدم بعدی بدون اینکه منتظر باشه تا ما قدم بعدی رو برداریم
در عشق موضوع بده بستونی جائی نداره و نمیشه گفت چون من یک قدم برداشتم باید او هم یک قدم بردارد
باید بدون در نظر گرفتن اینها
تمام مسیر رو حتی یک تنه به انتها رسوند
البته جائی که طرف کنجایش و ارزشش رو داشته باشه

قشنگ و پر مفهوم مینویسید
لذت بردیم

مسافر شنبه 16 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:01 ق.ظ http://doncorleone.blogsky.com

از شیرینی عشق که ,
لذتی نبردی!
قلبم را در سرکه میگذارم

تا شاید سال ها بعد ,
از ترشی خاطره ها لذت ببری!!!

محمد صالح رزم حسینی سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:29 ق.ظ http://abukoorosh.blogfa.com/

کارتونی جدید درباره گران شدن تخم خانم مرغه...
http://abukoorosh.blogfa.com/

مهرداد شنبه 23 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:07 ق.ظ

تا کی عاشق باشم و از عشقم دور ؟


تا کی اسیر تنهایی هایم باشم و از یارم دور .....؟



تا کی باید به خاطر دوری تو اشک بریزم و حسرت آن دستهای گرمت را

بکشم...؟



تا کی باید از خدای خویش التماس کنم تا تو را به من برساند



نزدیک و نزدیک تر کندتا بتوانم تو را در آغوش بگیرم؟...





تا کی باید صدای غم انگیز آواز مرغ عشق را بشنوم و دلم برایت تنگ شود؟



تا کی باید غروب پر درد عاشقی را ببینم و دلم بگیرد!



تا کی باید تنهایی به خورشیدی که آرام آرام به پشت کوه ها می رود را نگاه کنم

پرسیدن نداره بیایید سر میز مذاکره ....

محمد صالح رزم حسینی سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:21 ق.ظ

زاغکی قالب پنیری دید...کاش نمیدید..
کارتونی جدید..
http://abukoorosh.blogfa.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد