اشک چشم بر گونه هایم
بسترم خیس حسادت
دست های سرد تو پر ز منطق
بر شانه ها ی باران خورده و پر وسواس من
هر شب
تیغ سانسور احساسم
بر رگ های پر ازعشق و لبریز از خواستن هایم
تیز تر از هر روز
هرروز هرروزبا خود دارم
خواهش هم بستر شدن هایم
منطق و احساسم بر تبر های درخت از سر بریده
هر روز در هر روز ..تمنای تو را دارم
به زیر چتر سرد تجربه هایم
خواهش ومنطق تورا دارم
ولیکن :
ارزوی مردن یک لحظه در اغوش تو را دارم nilofar- 27azar91
سلام
چندبارخواندم بازهم تکراری که بخونم خسته نمیشم ازفنون ادبی سردرنمی اورم ولی مضمامینش خیلی عالی است
روان شناسی خانم ها هم اغوشی است که اغلب درنوشتارواشعارشان بروزمیدهند وبیان میکنند کما اینکه شما درانتها به خوبی بیان کرده اید
کاشکی برام شرحش میدادی
تا بعد...
khobi .lotf mikonin
با احساس
با حساسیت
با عشق
با ........
موفق باشی